براي ما تربيت بدني و ورزش فقط يك زنگ 2 ساعته است در ميان روزهاي هفته كه بيشتر به بازي، وقتگذراني و نرمشهاي تكراري ميگذرد. از هيچ زنگ ورزشي، يك ورزشكار متولد نشده است! بيشتر ورزشكاران پس از ساعتهاي درسي يا تابستانها به كلاسهاي ورزشي آزاد ميرفتند و شايد فقط در زنگ ورزش ميتوانستند رشته ورزشي مورد علاقه خود را كشف كنند و نه استعدادشان را. دختران و بانوان ورزشكار
سهمشان از ورزش و حضور در مسابقههاي ورزشي كمتر است و براي ثبتنام و شركت در كلاسهاي ورزشي آزاد نيز مشكلات بيشتري دارند. وجه مشترك همه آنها (ورزشكاران) نمره 20 در ورزش مدرسه است و مدالخواهي و پيروزي در رقابتهاي ورزشي.براي آنها در ميان تقويم، روز تربيتبدني و ورزش يك روز است: روز 26 مهر. به خاطر بسپاريد، وقتي يك قهرمان ووشو ميگويد: «احساس ميكردم اگر نتيجه نگيرم زحمتهايي كه كشيدم و سالهايي را كه صرف ووشو كردم هدر دادهام، پس هر رشتهاي را كه شروع ميكردم بايد نتيجه خوب ميگرفتم، راهي است كه در پيش گرفتم، اگر درس هم ميخواندم حتماً موفق ميشدم.» بايد حواسمان به تمام كلمههايش باشد. شما هم اگر مثل من لحن مصمم صدايش را ميشنيديد، مطمئن ميشديد كه او اگر در هر رشته ديگري فعاليت ميكرد، نتيجه ميگرفت. آنقدر مطمئن بودم كه در آن لحظه تنها رويايم اين بود كه دوباره نوجوان شوم و يك رشته، فرقي ندارد، هنري، ورزشي ادبي، هر چه كه باشد، فقط يك رشته را دوباره آغاز كنم. ميگفت:« مدالآوران در هر رشتهاي، آن رشته را زنده نگه ميدارند. مدال به ورزش جنبوجوش و انرژي ميدهد، حالا جدا از بحث سلامت آن، مسئله رقابت كه پيش ميآيد، مهمترين پيامد مدال همين حركت، انرژي و جنبوجوش است كه به وجود ميآيد. براي مردم هم همينطور، ما اين را به چشم خودمان ديديم كه ايرانياني كه براي تشويق ميآمدند، ورزشكار نبودند، اما به خاطر علاقه به كشورشان از ورزشكاران مدال ميخواستند.»
زهرا كريمي، 25 ساله ديپلمه رياضي است. از سال 1378، يعني زماني كه 14 ساله بود، ووشو را آغاز كرد. سال 1383 به عضويت تيم ملي درآمد،
اما به هيچ مسابقهاي اعزام نشده بود تا سال گذشته كه در مسابقههاي جهاني چين دوم شد و بعد هم در مسابقههاي آسيايي مقام سوم را به دست آورد. او ابتدا بسكتبال كار ميكرد و نمره ورزشش هم20 بود. وقتي در المپيك پكن موفق شد مدال طلاي غيررسمي ووشو را بگيرد، خود را به عنوان يك زن قدرتمند به جامعه ورزش شناساند.كريمي پس از المپيك نيز مدال نقره رقابت هاي ووشوي قهرماني جهان در وزن 60 كيلوگرم را كسب كرد. ووشو مال آسياي شرقي است. بعد از چين، كشورهاي فيلپين، ويتنام و ماكائو در ووشو حرف زيادي براي گفتن دارند. حريف پاياني من از ويتنام بود و قبل از آن هم با يك ورزشكار فيليپيني مسابقه دادم. اصلاً المپيك از مسابقههاي جهاني سختتر بود. چون در مسابقههاي جهاني تعداد كشورها بيشترند، قرعهكشي ميشود و اين شانس وجود دارد كه قرعه آساني به آدم بيفتد، اما در اين مسابقهها بهترينها جمع بودند. تعداد شركت كنندهها كم بود، در واقع گلچين شده بودند، چون سهميه المپيك ووشو از نفرات برتر مسابقههاي جهاني انتخاب ميشود.• قرار است اين
رشته در المپيك لندن رسمي شود؟ البته ما خودمان اميدواريم ووشو المپيكي شود، اما هنوز صددرصد اين موضوع تأييد نشده است
وقتي تماس گرفتيم، در اردوي اعضاي تيم براي مسابقههاي جام جهاني ستارگان چين بود. با لهجه شيرين اصفهاني از دلتنگيهاي خود و خانوادهاش گفت، البته آنها به دليل اردوهاي پياپي به اين دوري عادت كردهاند. پنجمين فرزند خانواده نظري تنها ورزشكار خانواده نيز هست.
پنج خواهر و برادر ديگرش همه درسخوان بودند. • قصد ادامه تحصيل داريد؟ بله، ميخواهم تربيت بدني بخوانم. • براي نوجوانان حرفي داريد؟
فرقي نميكند در چه رشتهاي فعاليت ميكنند، اول بايد استعدادشان را پيدا كنند، چون ممكن است من رشتهاي را دوست داشته باشم ولي استعداد نداشته باشم. به همين دليل نميتوانم درست ادامه بدهم و نتيجه بگيرم. اما وقتي به همراه استعدادشان جلو بروند و تمام تلاششان را بكنند و اميدشان را هم از دست ندهند، حتماً موفق ميشوند. شك نكنيد. هدفم بازيهاي آسيايي 2010 است
نظرات ارسال شده